عاشقانه تر از باران

پیمانی که در طوفان با خدامی بندی در آرامش از یاد مبر

عاشقانه تر از باران

پیمانی که در طوفان با خدامی بندی در آرامش از یاد مبر

سوگند خدا حافظی

 به خدا حافظی تلخ تو سوگند نشد
 که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد
 لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
 هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
 با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
 هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
 هر کسی در دل من جای خودش را دارد
 جانشین تو در این ســـینه خداوند نشد
 خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
 عاقبت با قلم شرم نوشتند: نشد!

نظرات 1 + ارسال نظر
نازی یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:33 ب.ظ

سلام دوست عزیز خوبی وبلاگ خیلی عالی داری من میخوام با شما بیشتر آشنا بشم اگه مایل به دوستی هستی به ایمیلم میل بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد