روزی با دسته گل میایی دیدنم . با یک نگاه مهربون . همون نگاهی که سالها ارزو داشتم ولی ازم دریغ میکردی . گریه میکنی و بهم میگی دلت برام تنگ شده ولی من فقط نگاهت میکنم . وقتی میری سنگ قبرم از اشکات خیس میشه